بهگزارش میراثآریا بهنقل از پایگاه اطلاعرسانی دولت، اسحاق جهانگیری معاوناول رئیسجمهوری، ظهر امروز یکشنبه 6 فروردین 96، در جشن جهانی نوروز که با حضور تعدادی از سفرا و نمایندگان کشورهای حوزه نوروز برگزار شد، شرکت و سخنرانی کرد که متن کامل سخنان ایشان بهشرح ذیل است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
خانمها، آقایان، حضار محترم،
نوروز، جشن طبیعت، جشن تاریخ، جشن فرهنگ و جشن مردم، را به همه شما که گرد آمدهاید تا این میراث کهن را بهعنوان ”میراث ناملموس جهانی“ گرامی بداریم تبریک میگویم.
درباره نوروز از دوردست تاریخ تاکنون سخن فراوان گفتهاند. در همین حوزه تمدنی و فرهنگی که ما به آن تعلق داریم، ”نوروز“ نامآشناترینِ واژههاست. نوروز فصل مشترک افسانه و تاریخ، طبیعت و فرهنگ، دانش و هنر، مذهب و ملّیت، جامعه و انسان و سنّت و تجدّد است. در نوروز و بهنام نوروز و بر مدار نوروز میتوان بهآسانی و فراوانی از آشناییها و خویشاوندیها و از همبستگیها و همکاریها سخن گفت. نوروز حلقه وصل فرهنگی و پل استوار ورود ما به دنیاهای گوناگون قدیم و جدید ماست. نوروز میراث ما در مقیاسهای ملّی، منطقهای و جهانی است. میتوانیم از این میراث ماندگار تاریخی که برای امروز، ”سرمایهای فرهنگی“ بهحساب میآید بهرههای ملموس ببریم. همه آنان که حس تعلق به این میراث کهن ایرانی دارند امروز هم میتوانند و باید نوروز را فراتر از یک رسم و آیین تاریخیفرهنگیِ اینزمانی و اینجهانی بدانند، فرهنگی که اساس آن بازآفرینی دوستی، همزیستی و همکاری است، فرهنگی که انسان امروز را به جامعه و جهان و به تاریخ و طبیعت نزدیکتر میکند.
در این زمینه مایلم به چند نکته اشاره کنم:
۱) جانمایه فرهنگی و اجتماعی نوروز حرمت نهادن به انسان و طبیعت و گسترش و تعمیق آموزهها و باورهای اخلاقی است. مبانی و مفاهیم نهفته در این آیین آنقدر فراوان است که دین مبین اسلام هم بر آن صحّه میگذارد و تندباد حوادث ناگواری چون حمله مغول هم آن را بهفراموشی نمیسپارد. بهراستی، چهچیز برای دنیای امروز زیباتر و کارآمدتر و خیرخواهانهتر از این باور نیاکانمان که نوروز روز تقسیم خوشبختی برای تمام مردمان جهان است و ازهمینرو این روز را ”روز امید“ هم نامیدهاند. این رسم پسندیده را که در گونههای متنوعش در خردهفرهنگهای ایرانی و غیرایرانی رنگوبویی ویژه دارد و مشحون از زیبایی و لطافت و محبت انسان با انسان و انسان با جهان پیرامون و صفا و صمیمیت است، با هر شیوه و زبانی که میدانیم و میتوانیم زنده نگاه داریم.
۲) در زمانه ما که اقلیمهای فرهنگی در معرض خطر نابودی هستند نوروز و فرهنگ منبعث از نوروز اهمیتی دوچندان یافته است و نقش متحدکننده بیشتری پیدا کرده است. ”حوزه نوروز“ خود اقلیمی فرهنگی است که مؤلفههای فرهنگی فراوانی اجزای این حوزه را بههم پیوند میزند و نوروز توانسته است در نقش ”عنصر هویتبخش“به این قلمرو هویت مشترکی ببخشد. اینکه ما در این مکان گردهم آمدهایم بهبرکت نوروز است که به همه ما حس پیوستگی و همراهی و همدلی بخشیده است. نوروز هدیه مشترک ما و شما به فرهنگ جهانی است و بیانگر نقش سازنده و فعال همه ما در معماری فرهنگ جهانی است. اینکه همزمان با کشورهای منطقه نوروز، سفره نوروزی در سازمان مللمتحد هم گسترده میشود نشاندهنده این است که جامعه جهانی هم شریک و همراه ما در بزرگداشت این آیین است. گذار ایام و تحولات فرهنگی و رخدادهایی که در پهنه وسیع نوروز اتفاق افتاده، نهتنها از اهمیت نوروز نکاسته بلکه بر عمق و غنای آن افزوده است. اسلام همه ساحتهای حیات فرهنگی ما را دگرگون کرد، اما سنت نوروز را پذیرفت و در بسیاری از موارد به آن هویت دینی هم بخشید. اینکه در بعضی متون دینیِ ما، روز آغاز خلقت روز قرار گرفتن کشتی حضرت نوح بر خشکی، روز فرو ریختن بتها در خانه کعبه، روز آغاز خلافت مولا علی(ع) و جز آن را نوروز دانستهاند ــ بیاینکه بخواهیم به درستی یا نادرستیِ این نگاه وارد شویم ــ همه و همه نشاندهنده این است که نوروز توان همراه شدن با همه مؤلفههای فرهنگی مثبت را دارد و عنصر پایدار فرهنگی است.
۳) جهان هستی بدون نوروز گویی چیزی کم دارد. ذهن خلاق و زیبایی آفرین مردم این منطقه با خلق آیین نوروز با هستی و جهان خلقت همسازی و همراهی خود را نشان داده است. نوروز فقط یک سنت و آیین نیست؛ نشان تلاش هوشمندانه و خلاّق نیکان ما در همراهی با طبیعت است، طبیعتی که متأسفانه امروز در معرض دستبرد نابکارانه بشر قرار گرفته است و آثار این دستبرد امروز در زندگی ما آشکار شده است. پاسداشت نوروز احترام به طبیعت و همراهی و همسازی با آن است.
۴) نوروز از جنس اعتدال و امید است که بهواقع مرزها و دیوارهای فروبستگی را درمینوردد انسانها را بههم پیوند میدهد، پیوندی حقیقی بر پایه ارزشهای والای انسانی. نوروز به ما یاد میدهد که معتدل و میانهرو باشیم. نوروز به ما نوید مىدهد که سیطره و سطوت سرما و تیرگى مىشکند و بهار فرامیرسد. نوروز یادآور پایان خمودى و رخوت و آغاز بیدارى است. نوروز مظهر امید و زندگى و بیدارى است. در یک کلام، نوروز جمع خوبىهاست.
۵) از مهمترین دستاوردهای امروزی ما، با محوریت نوروز، همگرایی است. ما بهعنوان یک مجموعه میتوانیم و باید برای تشکیل یک ”کل“ متعهد شویم. این اتحاد میتواند برای رسیدن به هدفی سازماندهی شود و همگرایی را در معانی مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی بهمنصه ظهور بنشاند و بر همین مبنا، حل مسائل ازطریق تشریک مساعی برای غلبه بر منازعات و اختلافات در دستورکار قرار میگیرد.
۶) قرابت جغرافیایی، قرابت تاریخی، قرابت دینی، قرابت فرهنگی و هنری، زبان و ادبیات مشترک، نمادها و مفاخر مشترک و در کنار همه اینها سرنوشت مشترک، تهدیدها و فرصتهای مشترک ایجاب میکند که ما با همگرایی هر چه بیشتر به زمینههای مناسب و افقهای امیدبخش در هماهنگیها و همکاریهای منطقهای و ملی بیشتر روی آوریم. آینده مشترک را با دیپلماسی فعال و مشارکت فعال همه ذینفعان در هر حوزه و عرصهای میسازند. نوروز میتواند مبنا و مدار این دیپلماسی فعال باشد. نوروز میتواند و باید هر روز در برابر ما جلوه کند. تلخیها و سختیها در برابر یکایک ما کم نیست، اما شیرینی و زیبایی نوروز میتواند بهعنوان یک منبع زاینده و خلاق فرهنگی، سیاست و اقتصاد و اجتماعِ ما را بهزیبایی سامان دهد.
پس در این آغاز سال از خدای بزرگ بخواهیم که حال و احوال ما را نوروزی کند و ”به نوروز بگوییم که هر روز بیاید“.»
معاوناول رئیسجمهوری پس از شرکت در این مراسم از مجموعه فرهنگی و تاریخی کاخ گلستان نیز بازدید کرد.
انتهای پیام/